ندبه هایمـان تمـام جهـان را پـر کرده اند و توسـل هایمـان تمـام کائنـات را؛ بی تـو بودن را
تمـام تقویـم ها فـریاد کرده اند و مـن در تـاریخ امروز در انتـظار سواری سبـز، آن سـوی
افـق های دور دست را می نگرم، بیـا که حتی برای لحظه ای زیـر چتـر والای تـو سـر بـر
آوریـم و از حنجـره غـرور فـریاد بـزنیـم! کاش می دانستیـم که چه ندبه ها و توسـل ها در
حنجـره جمـعه ها، گُر می گیـرد! کاش می دانستیـم که کدامیـن جمـعه کوچه ها عطـر
قـدم هایـت را خواهـنـد گرفـت! جانمـان آمـد به لـب از شکوه های بی کسی، سیـد و
مـولای مـا بـس که تـو ایـن دل واپـسی.
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6